ایلین ایلین ، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره

نفسم ایلین

تولدت مباررررررررررررررررررک

   روز میلادت بذار عاشق ترین باشیم               در این دنیای شوریده بذار ما بهترین باشیم     برای روز میلادت دلم شوق رسیدن داشت              لبم بی طاقت بوسه  دو چشمم شوق دیدن داشت    برای روز میلادت هوایم غرق احساس است              شبم در لحظه مردن هنوز محو وسواس است   برای روز میلادت دل از گلشن جدا کردم             تمام صحن قلبم را ز هر عشقی رها کردم   برای روز میلادت از عشق و مهر می گویم           &...
27 بهمن 1391

من وبلاگم را دوست دارم...

بارداری من خیلی برام غیرمنتظره بود من و بابایی تصمیم  گرفته بودیم یک نینی ناز وارد زندگیمون کنیم ولی وقتی رفتیم ازمایش های قبل بارداری و بدیم دیدم باردارم...حسم واقعا وصف نشدنی بود نمیدونستم  چیکار کنم بعد از اینکه ایلینم به دنیا اومد تصمیم گرفتم این وبلاگ رو درست کنم تا تمام خاطرات دخترم و  به همرا حس هایی که داررم بنویسم هرچند که قابل وصف شدن نیست...این وبلاگ و درست کردم تا توی دنیای مجازی برای خودمون دوستانی رو پیدا کنیم و بتونیم از تجربیات هم استفاده کنیم...وقتی توی وبلاگ دوستامون میرم برام لذت بخشه تا بزرگ شدنشون و ببینم و پیشرفتاشونو ولی اگه یک وقت مریض بشن  خیلی ناراحت میشم و دعا میکنم که زود زود خوب شن...
24 بهمن 1391

چکیده ای از بعد از تولد 1سالگیت تا حالا

سلام گلم اومدم برات بنویسم از این دو سالی که گذشت قبل از همه از همه دوستان عزیزم معذرت میخوام که پستم خیلی طولانی میشه ایلینم تاریخ 28 بهمن 90 اولین قدمهاش و برداشت....  18 صدف کوچولوی خوشکل داری......  عکس اتلیه یک سالگیت کار با کامپیوتر تا حد مقدماتی بلدی...گوشی و دیگه فول و فولی.... شعرهایی که بلدی اتل متل و یک توپ دارم قلقلیه.... برای هرکی که میخواد بخوابه لالایی میخونی یک رقاص حرفه ای هستی.... خودت مسواک میزنی... عکس عید 90 همه کلمه ها رو درست میگی و ما هر کلمه ای رو میگی سریع میگی.... غذا خوردی تمام شد دستات و میبری بالا و میگی الهی شکر.... میبرم که پوشکت و عوض کنم سریع دستاتو خیس میکنی و مسح...
21 بهمن 1391

تولدت پیشاپیش مبارک بابا بهرام

سلام ایلین خانمم قرار بود پست قبلی اخرین پست 2 سالگیت باشه ولی یادم نبود که 12 بهمن تولد باباییه و ما باید بهش تبریک بگیم...حالا چون بعدا وقتنمیکنم پست تولد بابایی و زودتر میزارم بعد عکس ها رو ضمیمه میکنم   یه سبد یاس سفید تقدیم به تو بهترینم به خاطر قشنگترین روز دنیا که روز تولد توست آسمان با وسعتش تقدیم تو رقص ماهی های دریا مال تو هرچه دارم از تو دارم مهربان زندگیم امروز و فردا مال تو تولدت مبارك  ای تنها دلیل رد کردن هر دلیل و ای تنها بهانه ی آوردن هر بهانه  دیوانه ی مهربانی تؤام…. ای بهترین چه خوب شد که به دنیا آمدی و چه خوبتر شد که دنیای من شدی پس برای من بمان و بدان که تو تنه...
8 بهمن 1391

شمارش معکوس

سلام یکدانه ام....امروز اومدم اخرین پست تا دوسالگیت و بنویسم برات ....کم کم داریم به سالروز شکوفا شدنت نزدیک میشیم و شمارش معکوس هم شروع میشه.. میدانی ایلینم؟ داشتم فکر میکردم اگر تو نبودی چه؟ بعد یکباره تا مغز استخوانم یخ می زند. مثل خوابهای آشفته ای که وقتی بیدار میشوی دلت میخواهد دست و پای خدا را ببوسی که خواب دیده ای. و من حالا که چشم باز میکنم و میبینم تو هستی، گویی پایان کابوس است؛ دلم خنک می شود... ذهنم آرام میگیرد . و قدر این آرامش به شیرینی تلالو خورشید بعد از سالهای طوفانی است .  چه حکایت عجیبی دارد داستان دلدادگی من به تو ... دیدم دیگر زندگی را لحظه ای بی حضور تو نمی توان مجسم کرد ... من همه ی دنیایم را با تو م...
4 بهمن 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفسم ایلین می باشد